ساعت برنارد میخواهد و مرد کهن!
امروز با دوستم که حرف میزدم بحث قلم نوری پیش اومد و یهو شروع کردیم به بحث که ما چطوری میتونیم بسازیمش که ارزون تر از خریدن از آب دربیاد. همینجوری ایده تو ایده اومد تا اینکه حدود شش تا طرح مختلف دادیم که دوتای آخر واقعا خوب و قابل اجرا بودن؛ واقعا خوب!
ولی خب مشکل اینه که کی بسازه؟ واقعا اگه بشه نزدیک ۴-۵ ماه از زندگیت رو بذاری پای همین موضوع، با هزینه ناچیزی میشه طرح اولیهش رو ساخت… اما خب وقت نمیکنیم که دو تا زندگی رو تو یکی انجام بدیم! اینجوری شد که به شوخی گفتم ساعت برنارد میخواهد و مرد کهن! کاش میشد :))
پ.ن. ساعت برنارد یه برنامه نمایشی کودکان بود که پسر بچه داستان ساعتی داشت که زمان رو متوقف میکرد و همه ی دنیا بجز خودش از حرکت باز می ایستاد.